مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد

ساخت وبلاگ
 

حرف ها که نگفتنی می شوند ...

کلمات نوشته و مکتوب

رسالتی بیشتر از آن چه که باید و می توانند

پیدا می کنند .

گاهی باید

به واژه ها

حق داد

اگر خسته اند

از انبوه حس هایی

که در حرف حرفشان

تا ابد

نشکفته و نگفته

مدفون می ماند .

کاش یادمان بماند

همیشه

تمام جرقه های آتش زیر خاکستر

محکوم به شعله ور شدن

و جان گرفتن و گداختن نیستند .

همین ...

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : سکووووووووت, نویسنده : arezoye-kham بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

  زخم ها که بهتر شدند ؛ درد و هق هق و باران که آرام گرفت ؛ طوفان که تمام شد  ؛ می شود درها را باز کرد ؛ و قدم به مرور چیزهایی که هنوز مانده اند گذاشت . آن وقت است که خودت می مانی و حجم انبوهی از گرد و غبار. و داشته هایی که باید از میان خاک و خرده ها مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

 

نفس را که کمی عمیق تر بکشی

عطری سخت آشنا

مثل قبل ترها

مشام روح را آرام می کند

این شب های انتهای پاییز همیشه سرشار من ...

زمستان پشت در است .

       باشد که مهربان تر از مهر و آبان و آذر

                                           قدری با دل مداراتر  ...

                                                  و چمدان سنگین تری همراه آورده باشد .......

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 136 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

 

باد بهار و عطر اقاقی که از دقیقه های اردیبهشتت سرریز کند ؛

تعدیل تمام ابرهای چشم انتظار بارش

مثل همیشه تنها و تنها نوشتن است .

می دانم .....

بهار که به مدارا بگذرد ؛

می شود با ذهن آرام و مطمئن

به تمام قلم ها و دفترهای جهان استراحت داد ......

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نفرسودم, نویسنده : arezoye-kham بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

  خرداد امسال هم همان است که بوده ... دیروز و امروز بیشتر از تمام این روزها نیازمند سکوت است و مرور . به سوال های دو جوابه که مجال بدهی ذره ذره جلو می روند و زوایای خسته ی مغزت را به نوبت نابود می کنند . نمی دانم های این دقایق آن قدر زیاد است ؛ که مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

  " کسی که عطر کسی در هوای خلوت او نیست قرار نیست غمی عاشقانه داشته باشد دلم به وسعت دریا ولی چه چاره اگر باز غمی سماجت یک رودخانه داشته باشد ... " زمان که می گذرد ؛ ساعت و روز و ماه و سال و عمر که به پیشینه ی دقیقه هایت افزوده می شود ؛ بزرگ تر و ب مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 186 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36

 

گاهی برای ترسیدن دیر می شود

آن قدر که دست هایت را

با تمام پنجره ها باز می کنی ؛

و یادت می رود 

از هر زاویه ای پرت شوی

دوباره به آغوش خودت بر می گردی .

خودت را به خواب بزن

پیش از آن که ناچار شوی

برای خودت

قصه های تازه ببافی

ار اتفاق هایی که هر طور می افتد 

باید بشکنی .....

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 0:36